معنی هم نقابی - جستجوی لغت در جدول جو

لغت نامه دهخدا

(هََ نِ)

شباهت و هماهنگی:
بر هر دو طرف ز هم نشانی
افتاده نشان مهربانی.
نظامی.
من جنس توام به هم نشانی
یکتا کنم از دوآشیانی.
نظامی

(هََ رِ)

هم عنانی. همراهی:
داشت با خود کنیزکی چون ماه
چست و چابک به هم رکابی شاه.
نظامی.
رجوع به هم رکاب شود

(مَهْ نِ)

که از ماه نقاب دارد. خوبروی. زیباچهره:
عالمی بس دیورای است ارنه من
نام حور مه نقابش کردمی.
خاقانی

(هََ)

هم نام بودن. نسبت دو تن که به یک نام خوانده شوند:
روز بهرام و رنگ بهرامی
شاه با هر دو کرده هم نامی.
نظامی

با هم سواره حرکت کردن، ملازمت رکاب

متعلق بیک نژاد بودن

دارای یک نام بودن هم اسمی

ارکستر

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما